آسماني
خداوندا بر من ببخش اشتباهم را ، در زدن همه درهايي كه صاحبخانه اش تو نبودي
تو به من خنديدي ونميدانستي من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
*باغبان درپي من تند دويد
*سيب را دست تو
*غضب آلود به من كر د نگاه سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
*وتو رفتي و كنون خش خش پاي تو تكرار كنان ميدهد آزارم ومن انديشه كنان غرق اين پندارم كه چرا باغچه خانه ما سيب نداشت
پاسخ فروغ به مصدق :من به تو خنديدم چون كه ميدانستم تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي
پدرم در پي تو تند دويد تو نميدانستي باغبان باغچه همسايه پدر پير من است
*من به تو خنديدم تا كه با خنده تو پاسخ عشق تورا خالصانه بدهم
*بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من وسيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت برو ومن رفتم وهنوز حيرت بغض تو تكرار كنان ميدهد آزارم ومن انديشه كنان غرق اين پندارم كه چه ميشد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت
نظرات شما عزیزان:

ب ايوان ميروم و انگشتانم را
بر پوست كشيده ي شب مي كشم
چراغ هاي رابطه تاريكند
چراغ هاي رابطه تاريكند......
www . night Skin . ir |